رویدادهای مدرسه
دومین ویژه برنامه دهه فجر- دوره دوم
خلاصه :
دومین ویژه برنامه دهه فجر- دوره دومکبوتر بزرگ از دور پیداست. افق را که نگاه کنی، میبینی که چگونه هوا را میشکافد و پیش می آید؛ اما نگرانی؛ آیا چه خواهد شد؟ میلیونها چشم، اینک ساقه نگاه خویش را به آسمان فرستاده اند، به انتظار بهار.
آنگاه که نسیم سبز بالهای کبوترِ موعود، پیغام بهار را نجوا کند، ساقه ها در کنار ابرها خواهند شکفت و آسمان را گلستانی خواهند کرد مفروش از رنگین ترین آفتابگردان ها که هماره چشم در چشم خورشیدی دوخته اند که بر دوش کبوترِ بزرگ پیش می آید و معجون زندگی را بر خاک این سرزمین فرو میپاشد؛ و این ارمغان بازگشت خورشید است.
فریادهای شوق، فرودگاه را آذین بستهاند. پُشت در پُشت ایستادهاند مشتاقان مهجوری که هر لحظه انتظار شنیدن صدای هواپیما، بیتابشان میکند.
و تکّه پاره های پیکر عنکبوت پیر، امّا هنوز در حال جان کندن است. وای که اگر درهای فرودگاه بسته بماند! و چه کوشش مضحکی است که هنوز در بدن عنکبوت میجنبد! عنکبوتی که واپسین نفسهایش را نیز سالها پیش فرو داده بی آن که بازدمی کرده باشد. و امّا کدام عنکبوت است که بتواند در مقابل غرّش توفان بالهای کبوتری بزرگ، همچنان بر جای بماند؟!
فرودگاه گشوده میشود و پرنده آهنین بر زمین مینشیند. در هجومِ آن همه اشتیاق بکر و سر به مهر ـ که اینک چونان انبار باروتی منفجر شدهاند ـ پیرمردی جوان، پای بر سرزمینی میگذارد که سالها تشنه و عطشناک، قدمهایش را انتظار میکشیده است.
آغوشها گشوده است، پیرمرد! خوش بازگشتی که بازگشت تو، پاسخ آن همه خونهای بر زمین ریخته و آن همه ارواح به آسمان پیوسته بود. اینک میدان ژاله میتواند خاطرات سرخ رنگ خویش را آزادانه تعریف کند؛ و خیابانهای همه شهرها شادند که هر یک میتوانند خود را به نام رفیع شهیدی مزیّن کنند.
خوش بازگشتی که بازگشت تو، نگذاشت آن فریادها در عمق بغضهای پنهان خفه شوند! فریادهایی که آزادی را برای این قوم نعره میکشید؛ پس اینک میدان آزادی معنا خواهد گرفت.
خوش بازگشتی که بازگشت تو، خطّ خم شده اخمها را خواهد شکست و سطر مستقیم لبخندها را بر همه چهره های این سرزمین خلق خواهد کرد! آغوش ها گشوده است، پیرمرد! خوش آمدی …