رویدادهای مدرسه
ولادت حضرت علی (ع) مبارک
ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، مبارک باد.
خلاصه :
زان سبب ماه رجب ماه خداست که اندر آن میلاد شاه لافتی ست شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت: ” چون که صد آمد نود هم پیش ماست” میلاد مولود کعبه بر شما مبارکذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی لست
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است
جریان ولادت حضرت علی علیه السلام در کعبه
تولد آن حضرت در شهر مكه معظمه و در داخل خانه خدا (كعبه) واقع گرديد. تولد در خانه كعبه، فضيلتي ويژه حضرت علي علیهالسلام است و خداي متعال تنها وي را به چنين امتيازي كرامت نمود. نه پيش از او و نه پس از او، براي هيچ كسي چنين فضيلتي پديد نيامده است.
مرحوم شیخ عباس قمی، كيفيت ولادت آن حضرت را چنين بيان كرد: آنچه به سندهاي بسيار وارد شده، آن است كه روزي عباس بن عبدالمطلب با يزيد بن قعنب و با گروهي از بني هاشم و جماعتي از قبيله بني العزي در برابر خانه كعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد و به حضرت اميرالمؤمنين علیهالسلام، نه ماه آبستن بود و او را درد زائيدن گرفته بود.
پس در برابر خانه كعبه ايستاد و نظر به جانب آسمان افكند و گفت: پروردگارا! من ايمان آوردهام به تو و به هر پيامبر و رسولي كه فرستادهاي و به هر كتابي كه نازل گردانيدهاي و تصديق كردهام به گفتههاي جدم حضرت ابراهيم خليل علیهالسلام كه خانه كعبه بنا كرده او است، پس سئوال ميكنم از تو به حق اين خانه و به حق آن كسي كه اين خانه را بنا كرده است و به حق اين فرزندي كه در شكم من است و با من سخن ميگويد و به سخن گفتن خود مونس من گرديده است و يقين دارم كه او يكي از آيات جلال و عظمت تو است كه آسان كني بر من ولادت او را.
عباس و يزيد بن قعنب گفتند كه چون فاطمه از اين دعا فارغ شد ديديم كه ديوار عقب خانه شكافته شد. فاطمه از آن رخنه داخل شد و از ديدههاي ما پنهان گرديد، پس شكاف ديوار به اذن خدا به هم پيوست و ما چون خواستيم در خانه را بگشاييم چندان كه سعي كرديم، در گشوده نشد. دانستيم كه اين امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون كعبه ماند.
اهل مكه در كوچهها و بازارها اين قضيه را نقل ميكردند و زنها اين حكايت را ياد ميكردند و تعجب مينمودند. تا روز چهارم رسيد، پس همان موضع از ديوار كعبه كه شكافته شده بود ديگر باره شكافته شد، فاطمه بنت اسد بيرون آمد و فرزند خود اسدالله الغالب علي بن ابيطالب علیهالسلام را در دست خويش داشت و ميگفت: اي گروه مردم! به درستي كه حق تعالي برگزيد مرا از ميان خلق خود و فضيلت داد مرا بر زنان برگزيده كه پيش از من بودهاند. زيرا كه حق تعالي برگزيد آسيه دختر مزاحم را و او عبادت كرد حق تعالي را پنهان در موضعي كه عبادت خدا در آن جا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت يعني خانه فرعون. و مريم دختر عمران را حق تعالي برگزيد و ولادت حضرت عیسی علیهالسلام را بر او آسان گردانيد و در بيابان درخت خشك را جنباند و رطب تازه از براي او از آن درخت فرو ريخت و حق تعالي مرا بر هر دو و زيادتي داد و همچنين بر جميع زنان عالميان كه پيش از من گذشتهاند. زيرا كه من فرزندي آوردهام در ميان خانه برگزيده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از ميوهها و طعامهاي بهشت تناول كردم و چون خواستم كه بيرون آيم در هنگامي كه فرزند برگزيده من بر روي دست من بود، هاتفي از غيب مرا ندا كرد كه: اي فاطمه! اين فرزند بزرگوار را "علي" نام كن، به درستي كه منم خداوند علي أعلي و او را آفريدهام از قدرت و عزت و جلال خود و بهره كامل از عدالت خويش به او بخشيدم و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نمودهام و او را به آداب خجسته خود تأديب نمودهام و امور خود را به او تفويض كردهام و او را به علوم پنهان خود مطلع كردهام و در خانه محترم من متولد شده است و او اول كسي است كه اذان خواهد گفت بر روي خانه من و بتها را خواهد شكست و آنها را از بالاي كعبه به زير خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواري و يگانگي ياد خواهد كرد و اوست امام و پيشوا بعد از حبيب من و برگزيده از جميع خلق من محمد صلی الله علیه و آله كه رسول من است و او وصي او خواهد بود. خوشا حال كسي كه او را دوست دارد و ياري كند او را و واي بر حال كسي كه فرمان او نبرد و ياري او نكند و انكار حق او نمايد.