رویدادهای عمومی
روزشمار محرم؛ روز پنجم
خلاصه :
روز پنجم: به ياد حبيببن مظاهرحبيببن مظاهر، پير محبت، سرباز عترت و يار ولايت بود.
حبيب، حبيب حسين بود. از همان كودكي كه وقتي حسين قدم برميداشت. به دنبالش بوسه بر جاي پاي او ميگذاشت.
من حبيب پسر فاطمهام، يار حسينم
بندهام بنده ولي بنده دربار حسينم
درس آزادگيم داده از آغاز، معلم
كه رها گشتهام از خويش و گرفتار حسينم
دل بريدم ز همه عالم و او برد دلم را
ديده بستم ز همه، عاشق ديدار حسينم
سر و جان طرفه كلافي است به بازار محبت
كه به اين هديه ناچيز خريدار حسينم
شرر تشنگي و تابش خورشيد، حلالم
كه جگر سوخته اشك علمدار حسينم
اين تن خسته و اين فرق سر، اين صورت خونين
همه وقف قدم يار كه من يار حسينم
به ولاي علي و مالك و عمار رشيدش
من در اين دشت بلا، ميثم تمار حسينم.